اشعار: ولادت حضرت زهرا (س)/ ملیکه ای ملکوتی سریر می آید



شاعر: حسن لطفی

قالب:قصیده

مداح:حاج مجید بنی فاطمه

مجموعه اشعار درباره حضرت زهرا (س)
ملیکه ای ملکوتی سریر می آید
الهه ای به نقابی حریر می آید
***
ز عرش بس که فرشته ز فرش می بارد
صدای هلهله از چرخ پیر می آید
***
پیاله ها همه لبریز و تاکها سیراب
چه کوثری است که این سان کثیر می آید
***
تمام آینه ها را شکسته انوارش
شگفت آینه داری منیر می آید
***
چنان شکوه نزولش گرفته عالم را
که آفتاب غباری حقیر می آید
***
زمین به شوق قدومش به خویش می بالد
و هرچه هست به چشمش فقیر می آید
***
شب است و کعبه چه نا باورانه می بیند
که ابر مهر به این گرم سیر می آید
***
هزار آبشار از بهشت می ریزد
هزار چشمه به چشمم کویر می آید
***
به سوی خانه ی خورشید دستهاست بلند
که مادرانه کسی دستگیر می آید
***
رسید کعبه برای طواف قبله ی خود
به گرد خانه ی او سر به زیر می آید
***
گشود شهپر خود را و گفت جبرائیل
چقدر زیر قدومت حصیر می آید
***
ز فرط شوق پیمبر به خود نمی گنجد
ز عطر هر نفسش یا مجیر می آید
***
گرفت تنگ درآغوش و دید از قلبش
صدای زمزمه ای دلپذیر می آید
***
تپش تپش ز دلش یا علی علی جاریست
نفس نفس ز لبش یا امیر می آید
***
رسید تا که بدانند آسمانی ها
برای شیر خدا هم نظیر می آید
***
بگو به دشمن مولا که دشمن زهراست
هنوز از دهنت بوی شیر می آید
***
قسم به مادر دریا،قسم به مادر آب
که شور موج به هر آبگیر می آید
***
طلوع می کند از پشت ابرها خورشید
ز شام غیبت خود گرچه دیر می آید
***
برای آنکه ببینیم قبر مادر را
برای آنکه ببینیم قبر مادر را
***