اشعار: ولادت حضرت زهرا (س)/ سلام خدا و رسول گرامى
سلام خدا و رسول گرامى
به اوج مقام تو که مستدامى
سرآغاز حُسنى و حُسن ختامى
تو حجی، منایی، تو بیت الحرامی
فراتر ز توصیف ما در کلامى
سلام ای مُطهر، سلام اى طهورا
سلام اى تولا، سلام اى تبرا
سلام اى کنیز تو حوا و سارا
سلام و تحیات ما بر تو زهرا
به امید لطف و جوابِ سلامى
به منظومهی وحى بارى تعالى
عیارى تو بر لیلة القدر و طاها
عیانى تو در کوثر و نور و اسرا
تو شأن نزولى به إنّا هَدَیْنا
تو منظورش از یُطْعِمُونَ الطَعامى
روا شد پس از تو، همه آرزوها
شکسته شد از شوق، بُغض گلوها
شده بسته لبهاى آن یاوهگوها
صدا زد پیمبر فداها ابوها
صدا زد که تو واجبُ الاحترامى
به تو عارفانى که مشتاق نورند
به تو عاشقانى که مست حضورند
به تو دیدگانى که از غم بهدورند
به تو دخترانى که زنده بهگورند
فرستادهاند عاشقانه پیامى
بیا تا درخشان کنى انجمن را
بیا تا نمایان کنى شأن زن را
بگو راه و رسم مقرب شدن را
ولاى على و حسین و حسن را…
تو روحِ قوام و تو اصلِ دوامى
زدى پرچم اقتدار على را
سبب مىشوى افتخار على را
تو چرخاندهاى ذوالفقار على را
بنازم که خواندى شعار على را
علیٌّ امیرى، علیٌّ امامى
نگیرى زما لذت خادمى را
بنوشان به ما خدمت دائمى را
عنایات سبز بنى هاشمى را
نوشتى اگر مصحف فاطمى را
بیاور ز ما هم درآن زمره نامى
دعا میکنیم و اجابت گرفتیم
براى قیامت ضمانت گرفتیم
همه از تو برگ شفاعت گرفتیم
درِ خانهی تو اقامت گرفتیم
براى کنیزی، براى غلامى
الا ای فراتر ز پندار دلها
بگو چیست جز عاشقی کار دلها
پر از عطر یاس است گلزار دلها
شهید نگاه تو سردار دلها
سرافراز شد با تو در هر قیامى
نرفته غم از سینه یک لحظه بیرون
بشارت به دلهاى ما داده این خون
بهزودى شود کاخ ظالم دگرگون
به فرمان تو لشگر فاطمیون
به وقتش بگیرد چنان انتقامى
شب و روز میلادت ابر بهاریم
از آرامگاهت نشانى نداریم
چه مىشد بیاییم و قدرى بباریم
کنار مزار شما گُل بکاریم
که بر زخم دلها شود التیامى
به یاد تو هستیم بانوى اسلام
کنار مزار شهیدانِ گمنام
دعا کن نمانیم اینگونه ناکام
شود جان ما هم فدایت سرانجام
تو مام شهیدانِ والا مقامى
