اشعار: ولادت حضرت زهرا (س)/ اَحَد و واحد و سمیع و علیم
اَحَد و واحد و سمیع و علیم
همه آفاق را تو نور هستی
***
ای خداوند واجب التعظیم
نور مافوق کل نور هستی
***
وصف تو در دعای زهرا بود
نور همواره از لبش میریخت
***
آسمان بر زمین ستاره ز شوق
با مناجات هر شبش میریخت
***
آفرینش نبود اما بود
نور زیبای زهرهی زهرا
***
پس از آن نور آفریدی تو
آفتاب و مه جهانآرا
***
آفریدیش از برای خودت
آن حبیبه نگار دلجو را
***
تا نشینی به هر سحرگاهی
روبه رو جلوهی هوالهو را
***
پس از آن بر زمین تو تاباندی
آن تجلی نور سرمد را
***
آمده مادری کند بر او
یا که دختر شود محمد را؟
***
خلق عالم ز یُمن خلقت اوست
بی سبب نیست خلقت افلاک
***
او تجلی نور حضرت توست
فاطمه دخت خواجه لولاک
***
نور بر این جهان تو تاباندی
چون فروغ جمال لمیزلی
***
گرچه بُد آفتاب عالم تاب
گشت محو گل جمال علی
***
فاطمه سرور زنان بهشت
سرور مریم، آسیه، هاجر
***
زینت عرش کبریایی توست
و مقامش ز عرش بالاتر
***
حسنینش دو گوشوارهی عرش
هر دو خیبر شکن دو تا حیدر
***
زینبینش دو کوثر جاری
همچو مادر شفیعهی محشر
***
خاک شایستهی وجودش نیست
آسمان خاک پای فاطمه است
***
او مقامش به اوج «اَوْ اَدنی» ست
اوج معراج جای فاطمه است
***
آفرینش به دست بوسی او
از سر شوق شادو مفتخرند
***
انبیا، اولیا، ملائک و حور
رشک بر جاه و شوکتش ببرند
***
عارف الحق به لطف عرفانش
همهی عارفان شهر شدند
***
طفل در مکتبش فقیهان و
همهی عالمان دهر شدند
***
مهر و مه ذرهای ز نور رخش
کهکشانها نخی ز معجر اوست
***
رحمت او به وسعت دریاست
رزق از تار و پود چادر اوست
***
علت خلق ماسوی زهراست
جدهی مهربان سادات است
***
فای نامش بنام قدسی تو
معنی فاطر السماوات است
***
السلام علیکِ ای گل یاس
مادر آب، دختر دریا
***
السلام علیکِ ای خورشید
السلامُ علیکِ یا زهرا
***
