خطبه فدکیه: قسمت سوم/ اهمیت کتاب الله و فلسفه احکام

نمایی از نخل‌های فدک

فدک به طوریکه بسیاری از مورخان و ارباب لغت نوشته اند قریه ای آباد و حاصلخیز بود که در سرزیمن حجاز نزدیک خیبر که میان آن و مدینه دو یا سه روز راه بود بعضی این فاصله را یکصد و چهل کیلومتر نوشته اند و در آن چشمه ای جوشان و نخلهای فراوانی بود و بعد از خیبر نقطه اتکار یهویدان در حجاز به شمار می رفت

خطبه فدک
بعد از رحلت پیامبر (ص) طوفان عجیبی سراسر جهان اسلام را فراگرفت و کانون این طوفان مرکز خلافت بود سپس به هر چیز که به نحوی با آن ارتباط پیدا می کرد منتقل شد از جمله حکم مصادره سرزمین فدک از سوی پیامبر (ص) به دخترش فاطمه واگذار شده بود از طرف نظام صادر شد.بانوی اسلام با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد آمد تا در بابر توده های مسلمان و سران مهاجر و انصار گفتنیهار ا بگوید و اتمام حجت کند و بهانه های ادامه این غصب عجیب را بگرد .. این خطبه غرا و کم نظیر در حقیقت از هفت بخش تشکیل می شود و بر هفت محور دور می زند:
این خطبه ... بر هفت محور می‌گردد:

خطبه فدکیه: قسمت سوم

نمایی از باغ فدک

اثُمَّ التَفَتَت عليهاالسلام إلى أهل المَجلِسِ، وقالَت: أنتُم عِبادَ اللّهِ نُصبُ أمرِهِ ونَهيِهِ، وحَمَلَةُ دينِهِ ووَحيِهِ، واُمَناءُ اللّهِ عَلى أنفُسِكُم، وبُلَغاؤهُ إلَى الأُمَمِ، وزَعَمتُم حَقٌّ لَكُم للّهِ فيكُم عَهدٌ قَدَّمَهُ إلَيكُم، وبَقِيَّةٌ استَخلَفَها عَلَيكُم: كِتابُ اللّهِ النّاطِقُ، وَالقُرآنُ الصّادِقُ، وَالنّورُ السّاطِعُ، وَالضِّيَاءُ اللاّمِعُ، بَيِّنَةٌ بَصائِرُهُ، مُنكَشِفَةٌ سَرائِرُهُ، مُنَجَلِيَةٌ [۵] ظَواهِرُهُ، مُغتَبِطٌ بِهِ أشياعُهُ، قائِدٌ إلَى الرِّضوانِ اتِّباعُهُ، مُؤدٍّ إلَى النَّجاةِ استماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللّهِ المُنَوَّرَةُ، وعَزائِمُهُ المُفَسَّرَةُ، ومَحارِمُهُ المُحَذَّرَةُ، وبَيِّناتُهُ الجالِيَةُ، وبَراهِينُهُ الكافِيَةُ، وفَضائِلُهُ المَندوبَةُ، ورُخَصُهُ المَوهُوبَةُ، وشَرائِعُهُ المَكتُوبَةُ.

شما اى بندگان خدا، برگزيده امر و نهى او و حاملان دين او و وحى او و امينان خدا بر خودتان و مبلغان او به سوى امت‌ها هستيد. شما براى خود حقى پنداشتيد، خداوند با شما پيمانى بسته و پيشتر به شما رسانده و باقى‌مانده‌اى دارد كه برايتان نگه داشته است: كتابِ گوياى خدا و قرآن راستگو و نور درخشان، و پرتو تابان كه بصيرت‌هايش آشكارند و رازهايش مكشوف، و ظواهرش جلوه‌گر، و پيروانش شادمان به آن. اين كتاب رساننده تبعيت‌كنندگان از آن به رضوان خداست، و گوش فرادادن به آن، به نجات مى‌انجامد، و با آن است كه به حجت‌هاى نورانى خدا، و حكم‌هاى قطعىِ تفسيرشده، و حرام‌هاى برحذر داشته شده و بينه‌هاى روشن و برهان‌هاى كافى و فضيلت‌هاى مستحب و مباح‌هاىِ هديه داده شده، و شريعت‌هاى قطعى او مى‌توان رسيد.

نخل‌های سوخته فدک

فَجَعَلَ اللّهُ الإيمانَ تَطهيراً لَكُم مِنَ الشِّركِ، وَالصَّلاةَ تَنزِيهاً لَكُم عَنِ الكِبرِ، والزَّكاةَ تَزكِيَةً لِلنَّفسِ ونَماءً فِي الرِّزقِ، وَالصِّيامَ تَثبيتاً لِلإِخلاصِ، وَالحَجَّ تَشييداً لِلدّينِ، وَالعَدلَ تَنسيقاً لِلقُلوبِ، وطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ، وإمامَتَنا أماناً مِنَ الفُرقَةِ، وَالجِهادَ عِزّاً لِلإِسلامِ وذُلاًّ لِأَهلِ الكُفرِ وَالنِّفاقِ، وَالصَّبرَ مَعونَةً عَلَى استيجابِ الأَجرِ، وَالأَمرَ بِالمَعروفِ مَصلَحَةً لِلعامَّةِ، وبِرَّ الوالِدَينِ وِقايَةً مِنَ السَّخَطِ، وصِلَةَ الأَرحامِ مَنسَأةً فِي العُمُرِ ومَنماةً لِلعَدَدِ، وَالقِصاصَ حَقناً لِلدِّماءِ، وَالوَفاءَ بِالنَّذرِ تَعريضاً لِلمَغفِرَةِ، وتَوفِيَةَ المَكاييلِ وَالمَوازينِ تَغييراً لِلبَخسِ، وَالنَّهيَ عَن شُربِ الخَمرِ تَنزيهاً عَنِ الرِّجسِ، وَاجتِنابَ القَذفِ حِجاباً عَنِ اللَّعنَةِ، وتَركَ السَّرِقةِ إيجاباً لِلعِفَّةِ، وحَرَّمَ اللّهُ الشِّركَ إخلاصاً لَهُ بِالرُّبوبِيَّةِ ؛ فَاتَّقُوا اللّه ‌ حَقَّ تُقاتِهِ ولا تَموتُنَّ إلاّ وأنتُم مُسلِمونَ [سوره آل عمران آیه ۱۰۲] ، وأطِيعُوا اللّه ‌ فيما أمَرَكُم بِهِ وما نَهاكُم عَنهُ، فَإنَّهُ إنَّما يَخشَى اللّه ‌ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ[سوره فاطر آیه ۲۸]

پس خداوند ايمان را براى پاك شدن از شرك تشريع كرد و نماز را براى دور شدن از خودخواهى ؛ زكات را براى پاكى جان و نيز فراوان شدن روزى؛ روزه را براى تثبيت خلوص؛ حج را براى استوارى دين؛ عدالت را براى نظم بخشيدن به دل‌ها؛ اطاعت از ما را براى سامان يافتن مردم ؛ پيشوايى ما را براى در امان ماندن از تفرقه؛ جِهاد را براى عزت اسلام و ذلت اهل كفر و نفاق ؛ صبر را ياورى براى استحقاق يافتن ثواب؛ امر به معروف را براى اصلاح عمومى؛ نيكى به پدر و مادر را براى نگهداشت از خشم؛ صله رحم را براى طولانى شدن عمر و فزونى شمار [خويشان] ؛ قصاص را براى حفظ خون‌ها؛ وفاى به نذر را براى به روى آوردن آمرزش؛ كامل كردن پيمانه‌ها و وزن‌ها را براى از ميان بردن كم فروشى؛ ممنوعيت ميگسارى را براى دورى از پليدى؛ دورى از نسبت ناروا دادن را براى در امان ماندن از نفرين [خدا]؛ دزدى نكردن را براى پاسداشت عفت، قرار داد. و [نيز]خداوند براى اخلاص ورزيدن به او در ربوبيت، شرك ورزيدن را حرام كرد ؛ پس چنان كه حق پروا از خداست، از او پروا كنيد و نميريد مگر آنكه مسلمان باشيد و خداوند را در آنچه به شما فرمان داده و از آنچه نهى‌تان كرده، اطاعت كنيد ؛ چرا كه تنها عالِمان از خداوند بيم دارند.