احادیث درباره حضرت زهرا (س)
مامایان بهشتی
امام صادق عليه السلام:حَضَرَتْ وِلاَدَتُهَا فَوَجَّهَتْ إِلَى نِسَاءِ قُرَيْشٍ وَ بَنِى هَاشِمٍ أَنْ تَعَالَيْنَ لِتَلِينَ مِنِّى مَا تَلِى النِّسَاءُ مِنَ النِّسَاءِ فَأَرْسَلْنَ إِلَيْهَا أَنْتِ عَصَيْتِنَا وَ لَمْ تَقْبَلِى قَوْلَنَا وَ تَزَوَّجْتِ مُحَمَّدا يَتِيمَ أَبِى طَالِبٍ فَقِيرا لاَ مَالَ لَهُ فَلَسْنَا نَجِىءُ وَ لاَ نَلِى مِنْ أَمْرِك شَيْئا فَاغْتَمَّتْ خَدِيجَةُعليهاالسلاملِذَلِك فَبَيْنَا هِيَ كذَلِك إِذْ دَخَلَ عَلَيْهَا أَرْبَعُ نِسْوَةٍ سُمْرٍ طِوَالٍ كأَنَّهُنَّ مِنْ نِسَاءِ بَنِى هَاشِمٍ فَفَزِعَتْ مِنْهُنَّ لَمَّا رَأَتْهُنَّ فَقَالَتْ إِحْدَاهُنَّ لاَ تَحْزَنِى يَا خَدِيجَةُ فَأَرْسَلَنَا رَبُّك إِلَيْك وَ نَحْنُ أَخَوَاتُك أَنَا سَارَةُ وَ هَذِهِ آسِيَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ وَ هِيَ رَفِيقَتُك فِي الْجَنَّةِ وَ هَذِهِ مَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ وَ هَذِهِ كلْثُومُ أُخْتُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ بَعَثَنَا اللَّهُ إِلَيْك لِنَلِيَ مِنْك مَا تَلِي النِّسَاءُ فَجَلَسَتْ وَاحِدَةٌ عَنْ يَمِينِهَا وَ أُخْرَى عَنْ يَسَارِهَا وَ الثَّالِثَةُ بَيْنَ يَدَيْهَا وَ الرَّابِعَةُ مِنْ خَلْفِهَا فَوَضَعَتْ فَاطِمَةَ طَاهِرَةً مُطَهَّرَة.
هنگامى كه زمان وضع حمل خديجه فرا رسيد، پس كسى را نزد زنان قريش و بنى هاشم فرستاد كه بياييد و مرا در امر تولّد فرزند يارى نماييد. آنان در جواب گفتند: چون تو سخن ما را در باره ازدواج با محمّد صلى الله عليه و آلهناديده گرفتى و با آن مرد فقير و يتيم ازدواج كردى، پس ما نزد تو نخواهيم آمد و تو را در اين امر يارى نخواهيم نمود. خديجه از شنيدن اين جواب غمگين شد؛ در همان حال چهار زن گندمگون و بلند قد كه خديجه فكر مىكرد از زنان بنى هاشم هستند نزد او حاضر شدند، هنگامى كه خديجه آنها را ديد اظهار درد و ناراحتى كرد، يكى از آنان گفت: اى خديجه! نگران نباش، زيرا ما فرستاده خداييم تا تو را در امر زايمان كمك كنيم، ما خواهران تو هستيم، من ساره هستم، و اين بانو آسيه دختر مزاحم است كه در بهشت دوست و همراه تو خواهد بود، و اين مريم دختر عمران، و آن ديگرى كلثم خواهر موسى بن عمران است، پس يكى از آنان در سمت راست خديجه، و يكى در طرف چپ وى، و ديگرى در مقابل او و چهارمى ايشان در بالاى سر او نشستند، و بدين ترتيب خديجه، حضرت فاطمه عليهاالسلام را در حالى كه پاك و پاكيزه بود، به دنيا آورد.
ستاره درخشان زنان بهشت
امام صادق عليه السلام: ـ فِى قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كمِشْكاةٍ»ـ : فَاطِمَةُعليهاالسلام، «فِيها مِصْباحٌ» الْحَسَنُ، «الْمِصْباحُ فِى زُجاجَةٍ» الْحُسَيْنُ، «الزُّجاجَةُ كأَنَّها كوْكبٌ دُرِّيٌ» فَاطِمَةُ كوْكبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا، «يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكةٍ» إِبْرَاهِيمُعليه السلام، «زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ» لاَ يَهُودِيَّةٍ وَ لاَ نَصْرَانِيَّة، «يَكادُ زَيْتُها يُضِىءُ» يَكادُ الْعِلْمُ يَنْفَجِرُ بِهَا، «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ» إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَإِمَامٍ، «يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ» يَهْدِى اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاء.
درباره قول خداى تعالى [در سوره نور، آيه ۳۵] كه مىفرمايد «خدا نور آسمانها و زمين است، و مَثَل نورش همانند چراغدانى است»: آن چراغدان فاطمه عليهاالسلاماست؛ «كه در آنچراغى پرفروغ باشد» آن چراغ حسن است؛ «آن چراغ در حبابى قرار گيرد» حباب، حسين است؛ «حبابى شفاف و درخشنده همچون ستارهاى فروزان» فاطمه زهرا بين زنان دنيا و زنان بهشت چون ستارهاى درخشان است؛ « چراغى كه افروخته مىشود از روغن درخت پربركتى» آن درخت حضرت ابراهيم عليه السلام است؛ «درخت پربركت زيتون است كه نه شرقى است و نه غربى» نه يهودى است و نه نصرانى؛ «كه نزديكست روغنش برافروزد» علم از او ميتراود؛ «اگر چه آتشى باو نرسد، نورى است بر فراز نورى» از فاطمه امامى پس از امامى آيد؛ «و خدا هركس را بخواهد با نور خود هدايت مىكند» هر كه را خدا بخواهد با امامان رهبرى مىكند.
علت نامگذاری طاهره
إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ الطَّاهِرَةَ لِطَهَارَتِهَا مِنْ كلِّ دَنَسٍ وَ طَهَارَتِهَا مِنْ كلِّ رَفَثٍ وَ مَا رَأَتْ قَطُّ يَوْما حُمْرَةً وَ لاَ نِفَاسا.
فاطمه دختر رسول خدا را به سبب پاك بودنش از هر ننگ و پليدى، طاهره ناميدند، و او هرگز حيض و نفاس نديد.
بهترين زوج
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكمْ أَتَزَوَّجُ فِيكمْ وَ أُزَوِّجُكمْ إِلاَّ فَاطِمَةَ فَإِنَّ تَزْوِيجَهَا نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ .
من هم بشرى مانند شما هستم. از شما زن مىگيرم و به شما زن مىدهم، مگر فاطمه را كه دستور ازدواج او از آسمان نازل شد.
زلالِ زلال
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى النَّارِ.
همانا فاطمه پاكدامن و عفيف است، پس خداوند ذريه او را بر آتش جهنم حرام كرده است.
حجت خدا بر خلق
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: أنَا و عَلِيٌّ و فاطِمَةُ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَينُ و تِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَينِ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلقِهِ، أعداؤُنا أعداءُ اللّهِ، وأولِياؤُنا أولِياءُ اللّهِ.
من و على و فاطمه و حسن و حسين و نُه تن از نسل حسين، حجّتهاى خدا بر خلق اوييم. دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدايند.
مادر سروران اهل بهشت
امام صادق عليه السلام:لَوْ سَكتَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله فَلَمْ يُبَيِّنْ مَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ لاَدَّعَاهَا آلُ فُلَانٍ وَ آلُ فُلَانٍ وَ لَكن اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَهُ فِى كتَابِهِ تَصْدِيقا لِنَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله « إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمْ تَطْهِيرا» فَكانَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ عليهمالسلامفَأَدْخَلَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آلهتَحْتَ الْكسَاءِ فِى بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ لِكلِّ نَبِيٍّ أَهْلاً وَ ثَقَلاً وَ هَؤُلاَءِ أَهْلُ بَيْتِى وَ ثَقَلِى فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ أَ لَسْتُ مِنْ أَهْلِك فَقَالَ إِنَّك إِلَى خَيْرٍ وَ لَكنَّ هَؤُلاَءِ أَهْلِى وَ ثَقَلِى.
اگر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، ساكت مىمانْد و مقصود از «اهل بيت» را روشن نمىكرد، خاندان فلان و خاندان بهمان، آن را ادّعا مىكردند؛ امّا خداوند عز و جل، اين [تعبير «اهل بيت»] را در كتابش [در سوره احزاب، آيه ۳۳] و براى تأييد پيامبرش نازل كرد: «همانا خداوند، اراده كرده كه آلودگى را از شما اهل بيت ببرد و كاملا پاك و پاكيزهتان گرداند»، و على، حسن، حسين و فاطمه عليهمالسلام، در خانه امّ سَلَمه [يعنى محلّ نزول آيه]بودند و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، آنان را زير عبا گِرد آورد و سپس گفت:" خدايا! هر پيامبرى، خاندان و خاصّانى دارد، و اينان، خاندان و خاصّان من هستند". امّ سلمه گفت: آيا من از خاندان تو نيستم؟ فرمود: "تو در راه درست هستى؛ امّا خاندان و خاصّان من اينان هستند".
مونس زهرا
امام صادق عليه السلام: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ عليهاالسلام مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ الْحُزْنِ مَا لاَ يَعْلَمُهُ إِلاَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَرْسَلَ اللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكا يُسَلِّى غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا فَشَكتْ ذَلِك إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين عليه السلام فَقَالَ: إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِك وَ سَمِعْتِ الصَّوْتَ قُولِى لِى فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِك فَجَعَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلاميَكتُبُ كلَّ مَا سَمِعَـ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِك مُصْحَفا ... ثُمَّ قَالَ أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامِ وَ لَكنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكونُ. .
هنگامى كه خداى تعالى پيامبرش را قبض روح فرمود، از غمهاى گرانبارى كه قلب زهرا را در مصيبت پدرش فراگرفت، جز خداى عزوجل كسى آگاه نبود. به اين جهت حق تعالى فرشتهاى را مونس زهرا عليهاالسلام فرمود كه تسلىبخش غمهاى او و هم صحبت او در تنهائى او باشد. فاطمه عليهاالسلام اين مطلب را به على عليه السلام بازگو نمود؛ و حضرت فرمود هرگاه احساس كردى كه فرشته به حضورت آمد، و صداى او را شنيدى مرا خبردار كن. از املاء جبرئيل و فرشتگان ديگر كه اميرالمؤمنين كاتب آنها بود، مصحف فاطمه فراهم آمد، كه على درباره آنها فرمود: در اين مصحف مسائل شرعى از حلال و حرام مطرح نيست بلكه دانشى است از آنچه كه (واقع شده و يا) بوقوع خواهد پيوست.
پاره اى از قلب و روح پيامبر خدا
پيامبر صلى الله عليه و آله: ـ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِ فَاطِمَةَ عليهاالسلام ـ : مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهَا فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِيَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ قَلْبِي وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِى وَ مَنْ آذَانِى فَقَدْ آذَى اللَّه.
ـ در حالى كه دست فاطمه را در دست گرفته بود ـ فرمود: هر كس اين دختر را مىشناسد، كه مىشناسد و هر كس كه نمىشناسد بداند كه او فاطمه دختر محمّد پيامبر خداست، و او پارهاى از وجود من است و او قلب من و روح من است كه در سينهام قرار دارد. هر كس او را آزار دهد مرا آزرده است و هر كه مرا بيازارد خدا را رنجانده است.
حوريهاى در لباس انسان
فاطمةُ عليهاالسلام عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مَا التَقى جُندانِ ظالِمانِ إلاّ تَخَلَّى اللّهُ عَنهُما ولَم يُبالِ أيّهُما غَلَبَ، ومَا التقى جُندانِ ظالِمانِ إلاّ كانَتِ الدَّبَرَةُ عَلى أعتاهُما. ]
فاطمه عليهاالسلامـ به نقل از رسول خدا صلىاللهعليهوآله ـ:هر گاه دو سپاه ستمگر با هم رو به رو شوند، خداوند رهايشان مىكند و براى خدا اهميت كه كدامشان پيروز شوند. هر گاه دو لشكر ستمكار با هم مواجه شوند، شكست براى خودسرترين و خودخواهترين آنان است.
ملاك خشنودى و خشم خداوند عزوجل
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّى يُؤْذِينِى مَا آذَاهَا وَ يَسُرُّنِى مَا يَسُرُّهَا وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَك وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.
همانا فاطمه رگى از من است آزرده مىسازد مرا آنچه او را آزرده مىسازد، و شادمان مىكند مرا آنچه او را شادمان مىنمايد، و همانا خداوند تبارك و تعالى خشمگين مى گردد بواسطه خشم فاطمه، و خوشنود مىگردد براى خوشنودى فاطمه.
بهترين زنان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خَيرُ رِجالِكم عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ، وخَيرُ شَبابِكمُ الحَسَنُ وَالحُسَينُ، وخَيرُ نِسائِكم فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِما..
بهترينِ مردانِ شما، على بن ابى طالب و بهترينِ جوانانتان، حسن و حسين و بهترينِ زنانتان، فاطمه دختر محمّدـ كه درود خدا بر آن دو باد ـ است.